4 آذر 1404 17:03

بوی بهشت می‌آید…

مطالب مرتبط

آنچه در این مقاله خواهید خواند

بوی بهشت می‌آید…

“از مظلومیت بی‌نشان زهرا تا جانفشانی شهدای گمنام؛ پیوند قصه‌ای از ایثار، وفا و قدم نهادن در راه حق”

امروز همزمان با سالروز شهادت زهرای مرضیه شهر به استقبال ایثار قدم علم کرد. کوچه‌ها، سنگ‌فرش‌هایی شده‌اند از خاطره‌های بلند و پرصلابت، جایی که صدای آرام دعای دل‌های سوخته و سکوت شکوه‌مند آنان همراه است.

این شهیدان، نگهبانان بی‌صدای شهرند که با عطری جاودانه در دل سمیرم، زنده‌اند و از عمق خاک یادآور حماسه‌های پاکی و عشق به وطن‌اند.

نسیم شهادت وزیدن گرفت و دل بی قرار پدران و مادران که نه دل بازماندگان انتظار به لرزه افتاد. آنان که هنوز چشم و دل به جاده دوخته‌اند و گوش به زنگ خبر آمدن عزیزانشان نشسته‌اند.

چه سیل عظیمی از دلباختگان، شهدا را به میعادگاه زهرا می‌بردند و این جز عشق به دلداده نبود.

هر نسیمی که در کوچه‌ها می‌وزد، بوسه‌ای است بر تربت پاکشان و نویدبخش نسلی است که راهشان را ادامه خواهد داد، با دلی پر از عشق و ایمانی راسخ.

این عطر شهادت، هدیه‌ای است از آنان به همه ما برای بیدار بودن، و پاسداری از خاک وطن. اما، امروز سمیرم معطر به عطر شهیدان شد عطری که هر ازگاهی در کوچه‌های ساکت وآرام این شهر می‌پیچید تا آرامبخش روح و روان این شهر گرد.

امید است حضور آرامبخش و پر برکت گمنامان بی نشان، قهرمانان ایثار و شهادت، نوید بخش بارش باران الهی بر سرزمین هزار چشمه باشد تا دستان پینه بسته کشاورزان و دل بی قرارشان مرهمی از جنس حضور باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *